تا دریا ...

یک تسلّا هست و بس : رود بی آرام را تا کام دریای عدم یک دو گامی بیش نیست.

تا دریا ...

یک تسلّا هست و بس : رود بی آرام را تا کام دریای عدم یک دو گامی بیش نیست.

این ، آن نمی شود.

 

حل شده بودم ولی هروقت قرار بود چیزی را از دست بدهم ٬ فکر می کردم. همیشه می ارزید. همیشه از دست می دادم. 

همان که " آن " میخواست شدن ، لذت بدمزّه ای داشت. قیمت داشت. 

   

 

هیچ چیز نمی مانَد ، وقتی بها را داده باشم ، ولی نگرفته باشم.  

  حالا این ِ لعنتی کجاست ؟  ...  

نمی توانم بخندم ، حرف بزنم ، داد بزنم ، ناراحت باشم ، نمی توانم حس کنم ...  

یک پوسته ی خوب باید بخرم و دور خودم بپیچم که هیچ کس نتواند  انسان نبودنم  را بستاید. 

بستاید ... آدمها اینجا ، انسان ها را دوست ندارند. 

 

 " توی استیصال آدمها ، توی خدایا غلط کردم ها ، ... "

نظرات 8 + ارسال نظر
M A H T A 1391/03/07 ساعت 12:55 http://khooneno.blogfa.com

ترکیبِ اینُ آن خیلی خوب بود!

Shek8fe 1391/03/07 ساعت 13:02

هر توضیحی که در مورد متن تو یاهو می پرسید میشه 2000 تومن! :-"

دنبال ِ جاش نباش ! چیزی که پیدا شدنی باشه، پیدا میشه :)

+ خیلی خوبه که می خونمت باز

شاید ...
+ مرسی آیناز که اومدی :)‌

شاید 1391/03/09 ساعت 11:50

آدما اصولا ب این ک نگشتن توجه نمیکنن...در جواب نظر بالایی!
شاید بعدا گفتی چ قیمت خوبی!کم پیش نمیاد اگ این انقدر بزرگ بوده ک عوض شدی...

معرفی ؟ :- مصرّ

ناهید 1391/03/10 ساعت 11:19

هــی چه خوبه اینجا ! :)
& اسکینشو هم خیلی دوست دارم :)

مرسی که اومدی ... :)
بازم ممنون.

شاید 1391/03/10 ساعت 11:23

معرفی نمی کنم فقط میتونی ب حرفام توجه کنی...

هرجور راحتی!‌

ریحانه 1391/03/18 ساعت 13:24

روی ماه خداوند راببوس جز معدود کتاباییه که میشه باهاش گریه کرد از درد ...
بعده خوندنش فهمیدم ...

مشکل اینه که آدم آن رو نمیبینه همیشه ...

ناهید 1391/03/23 ساعت 20:34

ای بابا چه قدر طولش میدی! تند تند بنویس :-" من تند تند نویس نیستم ولی تند تند نویسان را دوست دارم :-"

بابا امتحانات کمر ما رو خَم کرده. :|

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد