تا دریا ...

یک تسلّا هست و بس : رود بی آرام را تا کام دریای عدم یک دو گامی بیش نیست.

تا دریا ...

یک تسلّا هست و بس : رود بی آرام را تا کام دریای عدم یک دو گامی بیش نیست.

گیسوم

خشک شد .  

 

بعداً نوشت : مادر می گوید بعضی ها بدون ریشه ؛ گل می فروشند .  

گیسوم ریشه نداشت .


بعداًتر نوشت : عادت خداست. هرچه دلخوشی داریم باید بگیرد. بالاخره باید چیزی وجود داشته باشد که حسرتش را خورد.