ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
آدم هایی هم وجود دارند که برعکس همه ی ما برای زندگی کردن خلق شده اند و اگر همین طور نشسته باشی و در حالی که حواسشان جای دیگهست، خیره بشوی به حرکاتشان ، باورت نمی شود که این چیز بتواند نباشد.
" اگر همین حالا یک نفر به من خیره شده باشد،لابد فکر می کند: چقدر عجیب که این هنوز زندهست.
بدبخت باور نمی کند من هستم. " - از مجموعه مونولوگ ها -
با معنی بود ... :)
چقدر دوست داشتنی َن این ادمایی که زندگی میکنن... : )
بازم میگم ؛ زندگی کن: )
بعضی وقتها، نمیشه زندگی کرد، نباید زندگی کرد، نمیشه، نمیشه..
× چه قدر عجیب است که من هنوز زندهام...
خیلى خوب منظورو رسوندى . .
+ نگا مردم تو وباشون آپ میکنن , بعد واسه چکاد متن نمیدن :دى
آقا میدم.
من قول میدم بدم تا صبح روز چکاد :-"
تظاهر میکنن خیلی وقتا.با اینکه منم خیلی تظاهر به این قضیه میکنم ولی گاهی کم میارم.ولی دم ِ اونایی که کم نمیارن گرم واقن. : )
چهقدر این پست رو دوست داشتم. میتونم بگم بیشتر از همهی پستات تا الان.
:)
من حتی دوست دارم که یه کتاب نوشته باشی، به اسم «مجموعه مونولوگها»
واقعا دوست دارم.
:)
و البته گاهی هم باورت نمیشود که چه خوب هم زندگی میکنندُ هم مهربانانه میخندند.