تا دریا ...

یک تسلّا هست و بس : رود بی آرام را تا کام دریای عدم یک دو گامی بیش نیست.

تا دریا ...

یک تسلّا هست و بس : رود بی آرام را تا کام دریای عدم یک دو گامی بیش نیست.

نشود فاش ِ کسی ...


حتماً انتظار ندارید به این راحتی ها از اوّل تا ته ش را بنویسم و شما با چند نگاه کوتاه از رنگی ترین اتفاق این روزهای من عبور کنید.این اتفاق را باید گرفت ؛ 

لحظه لحظه ش را مدّت ها زل زد ... 


می خواهم تا ابَد در همین جا و همین لحظه بایستم.

می خواهم این لحظه ها را کِش بدهم : دقیقه ها ، سالها ، ابدیّت ها ، ... 


عبور نمی کنم. به عبور فکر نمی کنم.

می ایستم.

کنار راز خیلی بزرگ ِ کوچکم.

تا بارها و بارها از نو تکرار شود ؛ از نو اتفاق بیفتد ... 

نظرات 7 + ارسال نظر
ملیکا 1392/07/17 ساعت 19:27

این روزا ها که میگذرند ، شادم..

این "شاد" بودن هم از اون کلمه هایی ـه که به مرورِ زمان ، تغییره معنا میده.. نه ، تغییرِ سطح..
یک زمانی ، بی غم و غصه بودن بود.. زمانی بی درگیری بودن.. زمانی بی اراده و بی دلیل خندیدن..

اما الان واسه من ، معناش دلخوشی داشتنه..
دلخوشی داشتن با شما هایی که لحظه هایی که کنارِ همیم ، می تونم از تمامِ معنا هایِ شادیِ درونی گذر کنم..
: )
+نمی دونم چرا خواستم اینو بگم..
احساس میکنم حرفِ تو دگر چیزی بود که من خواستم ازش به این برسم !:د

خوشحالم که دلت 'خوش' هست : )*
+ مهم نیست ، به جای خوبی رسیدی :د

من واقعاً باورم نمیشه اینجا آپ شده. :اشک شوق
این راز رو سفت بگیر؛ انقدر محکم بغل‎ش کن تا با خودت یکی شه؛
شکوفه‌ی عزیز. :‌)

خودمم باورم نمیشه جداً :-"
حواسم به ش هست ،
ریحانه ی عزیزتر :]

الان علائم بیماریم تو نظر دادنم ـم مشخصه ؟ :-" :))

کامــلاً :))
ولی امیدت ُ از دست نده،درست میشه :-"

سحر 1392/07/18 ساعت 13:12

چند صد سال بود اینجا آپ نشده بود؟ :)) :-"
حالا چرا نشود فاش کسی؟ :دی گاهی وقتام باید فاش گفت...

که بمونه...

Sayna 1392/07/18 ساعت 18:16

شکوفه، منم می‌خوام تا ابد همین‌جا بایستم، امّا بیشتر از ترس فرداست انگار ...

فائره.م 1392/07/22 ساعت 17:09

مهم اینه که خوبی . همین .:)

ناهید 1392/07/22 ساعت 20:29 http://yekdamnoor.com

اوه بعدِ صد سال :))

خب به سلامتی گویا لحظه های خوبی هستن که دوست داری ازشون گذر نکنی :-"

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد